خدایا صورت حساب لطفا
باقیشم مال خودت منو خلاص کن
از زندگی سیرشدم

خوشبختی من ...

                        پیدا کردن تو...

                                         از میان این همه ضمیر بود...

وروز های قبل از آنروزها

من برای تو شما بودم 

تو برای من تو

چه زجری کشیدیم که

شمای تو تو شود و

تو من عزیزم

بــِـهـ سَلآمتی اون رفیقی که هـَـمه جــوره پـــآیَس بـَـرآت !



بــِـهـ سَـلآمَتی سیگـــآر کــِـهـ فَقَط مُسَکِن اَمــ بود تــو بی کـَـسی هـــآم !




بــِهـ سَلآمَتی کـُــ***ــخـُـول هـــآی دورِمـــون ... !



بــِـهـ سَلآمَـتی آزآدــــی وَ مـَـحدودیَت هـــآمون ... !



بــِـهـ سَلآمَتی بَچِگــی وَ پــــآکیش ... !



بــِـهـ سَلآمـَـتی عِشق کـِـهـ مـــآله قِصِه هـــآس ... !



و ... ؟

بــِـهـ سَلآمـَـتی خــُـودَمــُـ و خــُـودِتــ ...

پسر  : سلام عـزیزم، خوبـے ؟

دختر : سلام زنـدگیم، خوبـم، تـو چطورے ؟ چـہ خبر؟

پسر : عزیـزم امشب میاے بریم خونـموטּ؟

دختر : آخـہ مـا کـہ هـنوز مـدت زیادے نـیست با هـم آشنـا شدیم

پسر: مگـہ تـو دوستم نـدارے ؟

دختر: چرا، از جونـمم بیـشتـر دوستـت دارم و مـے پرستمت

پسر : پس چـرا نـمیاے امشب بریـم خونمـوטּ؟

معلومـہ کـہ هـنوز اونقـدر مـنو دوست ندارے!!

دختر: چرا نمـیخواے باور کنـے دیـوانـہ وار عاشـقتم...

و سپـس دخترک آرام گـفت: شنـیدم "عشق" قـلب ها

رو بـاز میکنـہ نـہ پـاها رو!!!

و آروم گوشـ ـے رو گـذاشتــــــــ

محتاج لبانت هستم 

 که در بهار و تابستان 

پاییز و زمستان 

 مرا 

 عاشقانه ببوسند 

 آنطور که آتشفشان خاموش درونم جان گرفته 

 مهرت را فوران کند 

من 

 تو و تمام وجودت را 

 نه برای یک هم آغوشی ساده 

 برای تمام عمر می خواهم

کاش تو روم یه کم حس خجالت داشتی و
از اولش باهام صداقت داشتی
چی شد تا حرف از صداقت شد
یهو صدات قطع شد
تو با من گرم بودی
دستات چرا سرد شد
—
چند وقتیه که خداروشکر بهترم
ولی بازم نمیشه از تو بگذرم
هنوزم قفلم روت
هرچند که حضورت
همه جا فقط باعث افتم بود
خدا میدونه که کجا الان پلاسی
یا ممکنه با هر آدمی هرآن بلاسی
ولی من چی یه خونه نشینم
که ممکنه ساکت مدت ها یه گوشه بشینم
چرا چون هنوز هستم تو شوک کارت
ولی خب تو خداروشکر که حالت
خوبه بگو کنارش مستی یا خوابی
لباس براش چی پوشیدی رسمی یا عادی
بزار همه چی رو من رو راست بگم بهت
تو یه تیمی میخوای که بهم پاس بدنت
اینم بدون که دیگه برام مهم نیستی
حالا برو با هر کی که میخوای لاس بزن هی
—
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم
—
دیگه برو چون نمیخوام من اصلنشم تو رو
نباید حتی از اولشم
به تو دل می باختم
چون دوست نداشتم اصلا
به دست تو یا کسایی دیگه مسخره شم
تو غرق خوشی و من از سر شب
اصلا خوابم نمیبره اصلنشم
اینقده قرص و دریوری با هم میخورم
که شاید استرس هام کمتر بشند
تو خودم با یارو دیدمت
به حرفات شک کنم یا بو پیرهنت
که غرق عطر مردونه است
حیف که خوردم از تو من رودست
پس برو گمشو تف به ذاتت
اینها همه کمبود عقده هاته
جا زدی خوبی هام رو با بدی
جواب دادی
میمردی به همه پا ندی
—
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم
—
هنوزم اخلاقای بدت رو باز داریشون
کثافت کاری هاتو میکنی ماست مالیشون
این یارو کیه که همش بهت زنگ میزنه
نکنه رابطه کاری داری باز با ایشون
خدایی بگو یعنی اینقدر خجالت داشت
حالا دوست پسرت یه تایمی کسالت داشت
مگه چیکار کرده بود که این مدلی
این کارا رو کردی توی کثافت باش
من هنوز همون آدمم هنوزم تقصم
واسه هر چیز الکی بغضم
نمیترکه تو بودی دلیل افتم
پس دیگه از ما بکش بیرون لطفا
چون دیگه همه جوره تو رو تست کردم
تو این شرایطم نبودت رو حس کردم
بگو بینم خب تو الان کجایی
که از غم نبودت یه گوشه ای کز کردم
—
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم
برو که هیچی بین ما نیست اصلا
زندگیم با تو پاشید از هم
من به نبود تو راضی هستم
چون تو رفتی و گذاشتی خالی دستم